جدول جو
جدول جو

معنی دکت گو - جستجوی لغت در جدول جو

دکت گو
گاو جدا شده از گله
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درشت گو
تصویر درشت گو
ناسزاگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زشت گو
تصویر زشت گو
بدگو، بدزبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکی گو
تصویر یکی گو
شخص موحد و خداپرست
فرهنگ فارسی عمید
(مِ پَ)
نکته گوی. رجوع به نکته گوی شود
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ)
مداح. مدیحه گو. مدحتگر. شاعر که مدح ممدوحی کند
لغت نامه دهخدا
(دَ گُ)
دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. سکنۀ آن 115 تن. آب آن از چاه و قنات. محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی از دهستان مزارعی بخش برازجان شهرستان بوشهر. سکنۀ آن 294 تن. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَ گَ)
مرکّب از: دست + گر، پسوند فاعلی، سازندۀ دست. صانع دست. (از تعلیقات فیه مافیه ص 335) : مؤمن چون خود را فدای حق کند از بلا و خطر و دست و پا چرا اندیشد چون سوی حق می رود دست و پا چه حاجت است. دست و پا برای آن داد تا از او بدین طرف روان شوی لیکن چون به پاگر و دست گر میروی اگر از دست بروی و در پای افتی... چه غم باشد. (فیه مافیه ص 178)
لغت نامه دهخدا
(دَ گِ)
آن اندازه گل که به دست گیرند: ای اﷲ چون باطن و ادراک و ذهنم چون دست گلی است در دست مشیت تو... (معارف بهاء ولد ج 1 ص 145 و 315)
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ تَ /تِ)
درشت گوی. درشت گوینده. خشن. که سخن نه بملایمت گوید. گستاخ. و رجوع به درشت گوی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زشت گو
تصویر زشت گو
بد زبان، بدگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشت گو
تصویر درشت گو
ناسزاگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
بطنّ اذهب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
Ventriloquist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventriloque
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
buikspreker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
پیٹ سے بولنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
вентрилоквист
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
Bauchredner
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
вентрилоквіст
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
brzuchomówca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
腹语者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventríloquo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventriloquo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
পেটকথক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventrílocuo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
นักพูดเสียงท้อง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
msemaji wa tumbo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
karagözcü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
腹話術師
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
מְדַבֵּר מֵעָבַר לַקוֹל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
복화술사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
ventrilokuis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شکم گو
تصویر شکم گو
पेट से बोलने वाला
دیکشنری فارسی به هندی